یاحق
فکر میکنم
تعالی روح؟
تکامل؟
ما تا به چه اندازه امکان رشد داریم و تا چه اندازه ای شرایط یکسانی داریم برای رشد؟
مقایسه میکنم
یک عده در جنگ
یک عده در خرافه
یک عده درگیر بیماری
عده ای هم ناتوان ذهنی
یا درگیر اعتیاد
شرایط یکسان است؟
یکی میشود علامه و آیت الله و مرجع تقلید که برای جمعی حکم میکند و میشود جزو خواص حقیقی
یکی دیگر اما توان حل معادلات ساده زندگی اش هم ندارد و با سادگی اش دائما فریب بی خدایان را میخورد و میشود جزو عوامی که دنباله رو جریان ها و مکاتب ناحق میشوند.
در بهترین حالت مسلمان میمانم و میگویم مکتب که نه؛ دین اسلام را با اطلاعات کنونی ام راهی یافته ام که توانایی حل مشکلات زندگی بشر و پیشبرد او به سمت تعالی را دارد.
چه در بعد فردی چه اجتماعی.
و به خدا هم میگویم قبولت دارم اما نمیفهممت.
میدانم عادلی اما نمیدانم چگونه!
با بدترین حالتش هم کاری ندارم.
اما براستی چرا و چگونه؟
مگر نه آنکه هدف رشد ماست؟
پس چرا همه شرایط یکسانی برای نیل به این هدف نداریم؟
و در انتها اعمال و خوب و بد و ضعف و قدرت ما چگونه سنجیده میشود و چگونه قرار است جبران شود کمبود ها و نابرابری ها؟
درباره این سایت